من ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام
6 ماهه عقد کردیم با اینکه به خاطر کار ازش دورم و یه کمی از انتخابی که برایم کردن و مرا مجبور به ازدواج کردن ناراحت بودم ولی تصمیم گرفتم بهترین رفتار را در حق همسرم داشته باشم.
تمام تلاشم را برای رضایت خانمم انجام می دهم چون می دونم زندگی خودم بهتر میشه.

سوال من: محبت بیش از اندازه به همسر و فداکاری زیاد خوب است یا خیر؟ اگر محبت دوران عقد بعد از ازدواج کم شود باعث دلخوری خانمم نمی شود؟


مشاور (خانم سعیده صفری)

با سلام. از مصداق رفتارهايي كه آنها را محبت افراطي مي دانيد حرفي به ميان نياورده ايد ممكن است اين محبت افراطي كه شما از آن نام برده ايد را همسرتان كم هم بداند. با اين حال توضيحاتي را ارائه خواهم كرد. اظهار عشق در دوران عقد به طور معمول بيشتر از زمان های دیگر است اما نبايد به افراط كشيده شود. شما نبايد در ابراز محبت به هم زياده روي كنيد بلكه اين اظهار عشق بايد در حد معقول و منطقي باشد و به همسر خود فرصت دلتنگ شدن بدهيد. به قول جبران خليل جبران ستون هاي معبد هم از هم فاصله دارند؛ پس گاهي فاصله آشيانه ي عشق را تقويت مي كند. اين روند به طور حتم بعد از عقد ، افت جدي خواهد كرد و اگر در اين دوران زياده روي شود، آن موقع اين سير نزولي براي همسرتان نگران كننده و غير قابل تحمل خواهد شد. پس سعي كنيد همسرتان را به اشباع نرسانيد ، اصل اشباع در روانشناسي براي ايجاد نفرت از چيزي است . به طور معمول زوج هايي كه رابطه ي متعادل تري دارند، به طور معمول موفق ترند. محبت زيادي در ابتداي عقد ممكن است خوشايند باشد اما در بلند مدت ناخوشايند مي شود زيرا همسرتان احساس خفگي و به دام افتادگي كرده و از طرفي ممكن است چنين برداشت كند كه شما خلاءهاي عاطفي داشته و نگران وابستگي شديد شما به خودش شود. رفتارهايي مانند ، غذا خوردن در يك بشقاب، ناخن گرفتن همسر ، لقمه در دهان او گذاشتن، هر دقيقه از حال او جويا شدن ، مدام تكرار كلمه ي دوستت دارم و ... چيزي فراتر از محبت است كه به تدريج چنين شوهري براي همسرش نقش پدر را پيدا مي كند كه اصلا خوب نيست زن شوهر مي خواهد نه پدر . اگر چنين كارهايي مي كنيد ممكن است الآن شكايتي از شما نداشته باشد و حتي خرسند هم باشد اما مطمئن باشيد پس از مدتي احساس خفگي و به دام افتادگي خواهد كرد . و حتي ممكن است رفتار پدرانه ي شما اين پيام را به او بدهد كه بي لياقت است و اعتماد به نفسش پايين مي آيد. و در طول زمان اين عملكرد شما باعث نوعي سردمزاجي هم در او خواهد شد چون شما را در جايگاه پدر خود مي داند نه همسر و هيچ زني با پدر خود رابطه زناشويي برقرار نمي كند. از همه ي اينها گذشته ، شما با اين كارها جا مي اندازيد كه به وظيفه ي خود عمل مي كنيد و همه ي اين اقدام ها پس از مدتي وظيفه تان مي شود و اگر نقش شما به هر دليلي مثلا مشغله ي كاري كاهش يابد، احساس نامطلوبي به او دست مي دهد و اينگونه برداشت مي كند كه به وظيفه ي خود عمل نكنيد. پس سعي كنيد به جاي ابراز محبت افراطي ، به او قلبا نشان دهيد كه دوستش داريد مثلا از توانايي ها و قابليت هايش قدرداني كنيد، اشتباهاتش را با عبارت هايي مانند "اشكال ند ارد ، مهم نيست ، من در كنار تو احساس آرامش مي كنم و ..." نشان دهيد و مخصوصا در حضور ديگران برايش احترام خاصي قائل باشيد. از همسري با اين خصوصيات هيچ زنی حتي پس از گذشت صد سال هم خسته نخواهد شد بلكه در كنار او به احساس اعتماد و امنيت دست می یابد